بازیگری موج چهارم تکنولوژی در افزایش بهره وری معادن کشور

بازیگری موج چهارم تکنولوژی در افزایش بهره وری معادن کشور
به گفته دکتر ناصر فخاری، مدیرعامل سازمان اقتصادی کوثر تکنولوژی‌های موج چهارمی باعث کاهش هزینه‌ها و سرعت تبادلات و اطلاع رسانی شده که درنهایت به افزایش بهره‌وری منتهی می‌شود از طرف دیگر دسترسی به اطلاعات جهت بهبود روش‌ها و سیستم‌ها نیز با این تکنولوژی حاصل می‌شود که منجر به افزایش بهره‌وری خواهد بود.
انقلاب صنعتی چهارم فصلی جدید در پیشرفت بشر بود؛ فصلی که با افزایش دسترسی به مجموعه‌ای از فناوری‌های خارق‌العاده تعامل بین آن‌ها میسر شده و بر سه انقلاب صنعتی پیشین استوار بود. باعبور از بحران جهانی کرونا، بسیاری از کارشناسان مطرح کردند که تجربه کار در دوران کرونا جهان را وارد دوره انقلاب صنعتی پنجم کرد و فرصت‌ها ومسئولیت‌های تازه‌ای بر دوش صنعتگران گذاشت. فناوری‌های نوظهور در انقلاب صنعتی چهارم و پنجم می‌توانند منافعی شگرف برای صنایع و جوامع در پی داشته باشند؛ هرچند، تجربه‌های انقلاب‌های صنعتی پیشین نشان می‌دهد که برای تحقق کامل این منافع جهان باید بر چالش‌های جدی غلبه کند. یکی از مهمترین دستاورد‌های انقلاب‌های صنعتی توسعه و افزایش بهره‌وری در صنایع است. صنعت معدن هم یکی از بخش‌هایی است که می‌تواند از این تحول بزرگ بهره‌مند شود. افزایش بهره‌وری در معادن یکی از مباحثی است که به صورت جدی مطرح شده و راهکار‌های فناورانه‌ای برای آن ارایه می‌شود. دکتر ناصر فخاری، مدیرعامل سازمان اقتصادی کوثر معتقد است «توجه به دو مقوله اکتشاف و فرآوری می‌تواند عوامل اصلی افزایش بهره‌وری در معادن کشور باشد.» دکتر فخاری، از مشاوران اصلی در شکل‌گیری شرکت معنا (معدن، نوآوری، اندیشه) بوده‌اند. ایشان با توجه به مطالعات و تجربه‌ی کلیدی خود در بهره‌برداری از معادن سنگ آهن (به‌ویژه فعالیت و مدیریت معدنی در معادن سیستان و بلوچستان) و همچنین مطالعات متعدد در خصوص راهبرد‌ها و خط‌مشی‌های پیشرفت معدنی و صنعتی در عرصه‌ی ملی، در تدوین راهبرد‌ها و برنامه‌های معدنی مؤسسه‌ی دانش‌بنیان برکت و شرکت معنا سهم مهمی داشته‌اند. مشروح صحبت‌های وی را در ادامه بخوانید.

دکتر

 
با توجه به گذر جهان از انقلاب صنعتی چهارم به سمت انقلاب صنعتی پنجم، معادن ایران چگونه باید بستر‌های افزایش بهره‌وری را فراهم کنند؟ (در معادن دنیا با توجه به استفاده از فناوری‌ها و تکنولوژی‌های موج چهارمی مانند بستر‌های بلاک چین، اینترنت اشیا، کاربرد هوش مصنوعی، یادگیری ماشین، اتوماسیون، رباتیک و … میزان بهره‌وری رو به افزایش است.)
 
معادن ایران به دو دسته بزرگ و کوچک تقسیم می‌شوند، معادن بزرگ معمولا همگام با تحولات تکنولوژی‌های موج چهارم پیش می‌روند؛ البته با یک تاخیر فازی زمانی در ایران و نیازمندی‌های منابع اولیه در دنیا سبب می‌شود این معادن پیش از بهره‌برداری وارد چرخه مارکتینگ جدید بشوند، ولی معادن کوچک نیازمند آموزش جهت بهره‌گیری از این تکنولوژی هستند تا محصول خود را به قیمت روز دنیا بفروشند.
 
تکنولوژی‌های موج چهارم باعث کاهش هزینه‌ها و سرعت تبادلات و اطلاع رسانی شده که درنهایت به افزایش بهره‌وری منتهی می‌شود از طرف دیگر دسترسی به اطلاعات جهت بهبود روش‌ها و سیستم‌ها نیز با این تکنولوژی حاصل می‌شود که منجر به افزایش بهره‌وری خواهد بود.
در این راستا عملا توجه به دو مقوله اکتشاف و فرآوری می‌تواند عومل اصلی افزایش بهره‌وری باشد به عبارتی: از مهم­ترین نیاز‌ها در انجام فعالیت­های اکتشافی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.
 
* نرم‌افزار و سخت‌افزار‌های ویژه اکتشافات مواد معدنی
* نیروی انسانی و تخصصی کارآمد به ­منظور مدیریت و اجرای پروژه‌های اکتشافی
* اعتبارات کافی جهت اجرای پروژه‌های اکتشافی
 
خوشبختانه در حال حاضر دو مورد اول کم و بیش در کشور وجود دارد، ولی آنچه کمبود آن کاملاً ملموس و مشهوداست، عامل سوم یعنی میزان اعتبارات است. کمی اعتبار‌های اکتشافی از عناصر خاصی است که باید بدان توجه کند. میزان این اعتبار جهت انجام دو عنصر زیر است.
 
* تهیه و تکمیل اطلاعات پایه نظیر انجام عملیات ژئوشیمیایی، ژئوفیزیک هوایی، مطالعات دورسنجی و اکتشافات ناحیه‌ای به­ عنوان اطلاعات پایه و بنیادین صنعت اکتشاف.
* انجام مراحل مختلف اکتشافی در مراحل بعدی اکتشاف (مرحله پی‌جویی تا تفصیلی) برروی نواحی امیدبخش معدنی شناسایی شده در مراحل اولیه اکتشاف.
 
در حال حاضر عملیات اکتشاف مواد معدنی در کشور‌های معدنی دنیا عمدتاً به وسیله:
 
* دولت که وظیفه تهیه اطلاعات پایه اکتشافی را به ­عهده دارد
* شرکت­‌های بزرگ و کوچک خصوصی که انجام مراحل بعدی اکتشاف را به ­عهده دارند
 
انجام می‌گیرد.
 
اعتبار سالانه جهت انجام عملیات اکتشافی بوسیله دو عامل فوق‌الذکر در کشور‌های بزرگ دنیا نظیر کشور‌های آمریکا، استرالیا، کانادا، چین، روسیه به تناسب بین ۲ تا ۳ میلیارد دلار و در کشور‌های هم‌ارز ایران بین ۲-۱ میلیارد دلار است و این در حالی است که این میزان اعتبار در کشور ایران در هر سال به ندرت از مرز پنجاه میلیون دلار می‌گذرد؛
 
بنابراین شرط لازم و کافی به­ منظور:
 
* تهیه اطلاعات جامع اکتشافی کشور
* انجام مراحل مختلف اکتشافی در مقیاس استاندارد‌های جهان
* و در نهایت تامین اعتبار کافی است
 
در خصوص مقوله فرآوری
 
* نسبت به صادرات مواد خام معدنی با توجه به اهمیت ایجاد ارزش افزوده سطح بندی شود.
* روش‌های نوین فرآوری جایگزین روش‌های قدیمی شود و عملا موضوع فراوری و استحصال محصولات جانبی با ارزش افزوده بالا مورد توجه قرار گیرد.
* نسبت به تأمین نیروی متخصص در این بخش اهتمام گردد تا ترکیب سطح بندی نیروی مجرب و متخصص در واحد‌های فرآوری به استاندارد‌های علمی برسد.
* چون صنعت فرآوری در کشور جوان بوده و نیروی متخصص آن نیز محدود است، باید کمبود‌های نیروی متخصص از منابع انسانی خارجی تأمین شود تا ضمن رشد این صنعت در کشور انتقال روش‌ها و تکنولوژی جدید نیز به دست آید.
 
بهره‌وری تنها به معنای افزایش تولید نیست، کاهش مشکلات و چالش‌ها، توسعه نیروی انسانی و … همگی نشانه‌هایی از رشد بهره‌وری در معادن هستند. باتوجه به ظرفیت مناسب و بالقوه نیروی انسانی و حتی نخبگان در کشورمان چگونه می‌توان زیربنای بهره‌وری در معادن ایران را هم گسترش داد؟
 
در سال‌های آتی چشم انداز مناسبی از نیروی انسانی در حوزه معدن در کشور نداریم و اولین مشکل هم اکنون در بخش حفاری خود را نشان داده به طوریکه اگر بخواهیم یک پروژه چند هزارمتری را حفاری کنیم مدت‌ها باید دنبال شرکت‌ها بگردیم، زیرا نیروی انسانی حفاری حداقل بوده و در ده سال گذشته کم پرورش یافته و یک بخشی هم جذب بازار‌های خارجی شده و بطورکلی کمبود نیروی انسانی ماهر دیده می‌شود و شاید علت رشد بی‌سابقه قیمت هر متر حفاری از کمبود عرضه این خدمت حاصل شده است.
 
در سایر زیرگروه‌های معدن مثل زمین شناسی و خود مهندسی معدن قریب ده سال است پرورش نیروی دانشگاهی حداقل بوده و حتی در بسیاری از دانشگاه‌ها تعطیل شده شاید در سنوات آتی نیازمند وارد کردن کارشناس از کشور‌های دیگر بشویم مثل دهه‌های ۴۰ و ۵۰ شمسی، نکته دیگر اینکه آموزش‌های دانشگاهی حداکثر فاصله و واگرایی را با صنعت پیدا کرده است گویی که این دو کاملا از هم بیگانه شده‌اند و نیاز است این پیوند با تغییر رویکرد دروس دانشگاهی و کاربردی کردن آموزش‌ها اصلاح شود.
 
بر این اساس تنگنا‌ها و کمبود‌ها:
 
* عبارت است از نبود بودجه کافی، کمبود نیروی ماهر، کمبود امکانات و تجهیزات، کمبود اطلاعات پایه، کمبود سرمایه‌گذاری دولت، کمبود قوانین و مقررات مناسب و شفاف و کمبود شرکت‌ها و پیمانکاران قوی و بزرگ در بخش اکتشاف و معدن، کمبود تجهیزات زیربنایی، کمبود جذب سرمایه‌گذاری، کمبود اهرم‌های حمایتی و تشویقی.
* در کشور‌های مختلف با توجه به ساختار، پیشرفت اقتصادی و سابقه معدنکاری، نقش دولت در سرمایه‌گذاری از صفر تا ۱۰۰ درصد متغیر است.
 
پوشش ریسک‌های سرمایه‌گذاری:
 
شرکت‌های معدنی بزرگ در بهترین حالت از هر ۴ هدف با صرف هزینه ۱۰۰ میلیون دلار، به یک معدن دست پیدا می‌کنند. به نظر متخصصین صاحب تجربه در زمینه اکتشاف، هزینه‌های اکتشاف یک معدن در رده جهانی از ۵۰ تا ۸۰۰ میلیون دلار متغیر است این تغییر در نتیجه عواملی همچون وجود اطلاعات پایه مناسب، شرایط جغرافیایی، روش‌های اکتشافی و مدیریت صحیح پروژه به ­وجود می‌آید.
در این راستا مهمترین راه‌کارها.
 
* پرورش نیرو‌های متخصص میدانی
* شفاف سازی قوانین معدنی، محیط زیستی، منابع طبیعی و …
* تامین تجهیزات معدن‌کاری با ملاحضات تعرفه‌های گمرکی
* تاسیس آزمایشگاه‌های تجریه مواد معدنی با همکاری شرکت‌های بین المللی
* ورود سازمان‌های دولتی در تولید اطلاعات پایه اکتشافی
 
جذب سرمایه‌گذار و استفاده از روش‌های مختلف تامین مالی می‌تواند بخش مهمی از مشکلات معادن کشور را برطرف کند. حرکت به سمت روش‌های نوآورانه مانند تامین مالی جمعی و یا استفاده از ظرفیت‌های بازار سرمایه را تا چه اندازه برای معادن کشور مهم و حیاتی می‌دانید؟
 
جذب سرمایه گذاری هم باید داخلی باشد و هم خارجی، در بخش داخلی تامین مالی جمعی و بازار سرمایه خوب و موثر خواهد بود و استفاده از ظرفیت بانک‌ها و صندوق‌های بیمه معادن هم موثر است؛ اما برای بهتر شدن باید بخش خصوصی سرمایه گذاری جدی‌تر داشته باشد و روند تسهیل سرمایه گذاری برای بخش خصوصی تسهیل شود اکنون موانع بی‌شماری وجود دارد که سرمایه گذار را خسته و ناامید نموده و بازتاب فرهنگی آن هم باعث کاهش علاقمندی به سرمایه گذاری در حوزه معدن می‌شود.
 
در بخش خارجی فایناس از چند جهت اصلی مهم است جهت اول اینکه سرمایه‌ای که از خارج وارد می‌شود باعث رشد اشتغال و بازرگانی بدون تبعات تورمی می‌شود و همراه خود تکنولوژی نوین و محیط زیست دوست را وارد می‌کند، زیرا به هرحال کل جهان هم در هر سال در موضوع دانشی پیشرفت می‌کند و نباید از آن محروم باشیم و دیگر اینکه سرمایه خارجی علاقمند به صادرات است که از این راه درآمدناخالص ملی را افزایش می‌دهد و موجب رفاه عمومی می‌شود.
 
به عنوان نمونه
 
* در کشور‌های توسعه یافته معدنی، تمایل دولت به کاهش نقش خود و افزایش نقش بخش خصوصی است. در این کشور‌ها که زیرساخت‌های اطلاعاتی وجود دارد، شرکت‌های خصوصی گسترش زیادی دارند (بیش از ۳۰۰۰ شرکت داخلی و ۱۵۰ شرکت خارجی در کانادا به فعالیت اکتشافی مشغول هستند). همچنین منابع مالی مانند بانک‌ها، بورس و همچنین نقدینگی قابل توجهی در اختیار شرکت‌های بزرگ است.
* در کشور‌های با توسعه یافتگی متوسط مانند شیلی، پرو، مکزیک و …، شرکت‌های بزرگ فراملیتی حضور گسترده‌ای دارند (۵۰۴ شرکت بین‌المللی در مکزیک)، جذب سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی صورت پذیرفته و با بهینه‌سازی قوانین و مقررات، شرکت‌های خارجی امکان حضور گسترده پیدا کرده­ اند.
* در کشور‌های در حال توسعه مانند چین، پاکستان و… دولت عهده دار عملیات اکتشافی است، ولی در حال توسعه بستر‌های لازم برای حضور سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی است تا نقش تصدی‌گری خود را به مرور زمان کاهش دهد. این مهم با سرمایه‌گذاری مناسب در بخش دولت در برنامه پنج‌ساله در کشور ایران قابل انجام است.
 
فناوری‌های جدید علاوه بر تغییر مسیر تولید، بر نگرش‌های مدیریتی هم تاثیر گذاشته‌اند. همین موضوع منجر به افزایش بهره‌وری در صنایع شده است. تغییر در نگرش‌های مدیریتی و تربیت مدیران دانش محور برای معادن کشور چگونه ممکن می‌شود؟
 
تمام دانشی که برای تغییر نگرش مدیریتی و مدیریت دانش محور لازم است در این مطلب که مقام معظم رهبری می‌فرمایند “خوداتکایی داشته باشید” مستتر است تغییر نگرش اگر وارداتی باشد و نتیجه تحولات مدیریتی و تکنولوژیک در خارج از ایران باشد، چون در ذات خود در ایران درک نشده است لذا وارداتی بوده و نه تنها موثر نیست بلکه از مسیر روبه رشد داخلی هم ممانعت می‌کند؛ بنابراین تنها راه بهره مندی از تغییر نگرش‌ها و مدیریت دانش محور، ادارک این تحولات در درون جامعه فنی ایرانی است که از درون صنعت جوشیده و قادر به حل مسایل پیش رو خواهد بود.
 
براین اساس عملا نقاط قوت کشور برای حصول به رشد بهره‌وری از این منظر
 
* نیروی انسانی جوان و تحصیل کرده
* پتانسیل رشد شتابان فناوری در خدمت بهروری مدیریتی
* وجود بستر‌های قانونی کاهش انحصارات از طریق تربیت نیرو‌های متخصص مدیریتی
* وجود بستر‌های قانونی حمایت از افزایش عمق ساخت داخل
* محدودیت بودجه و امکان ایجاد ارتباط میان دستمزد‌ها و بهره‌وری
* محدودیت بودجه و امکان بهبود تخصیص منابع
* وجود ظرفیت‌های بیکاری تولیدات صنعتی و معدنی
 
تحقیقات نشان می‌دهد، فناوری‌های نوین و روش‌های نوآورانه منجر به نحولات شگرف در معادن می‌شود. معادن و شرکت‌های معدنی کشورمان تا چه اندازه ظرفیت پذیرش این تحولات را دارند؟ آیا بستر‌های آن در صنعت معدن کشور ایجاد شده است؟ چگونه با بهره‌گیری از روش‌های نوآورانه می‌توانیم از پتانسیل واقعی معادن کشور بهره‌مند شویم؟
 
ظرفیت هر نوآوری در جامعه معدنی ایران وجود دارد، زیرا نخبگان بسیاری در حوزه معدن ایران فعال هستند؛ لیکن در مسیر تحول و نوآوری نیستند، اگر در طول سال هزینه‌های بخش پژوهش و نوآوری در صنایع معدنی و معادن کشور را بررسی کنیم عدد ناچیزی می‌شود اگر یک مجموعه صنعتی برای تحقیق و توسعه خود بودجه‌ای نداشته باشد و یا بخش تحقیق و توسعه نداشته باشد از چه مسیری می‌تواند نوآور و دانش بنیان عمل کند؟
 
این نکته که پژوهش‌های کاربردی به بسترسازی نیاز دارند و آرندی صنایع ضعیف و فاقد بودجه مناسب است عامل اصلی عدم نوآوری‌های گسترده است در طی سال‌های اخیر اهتمام مقام معظم رهبری در اقتصاد مقاومتی و تعریف الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، حوزه صنعت دانش بنیان را فعال نموده است و آثار شگرفی را در این دوره کوتاه شاهد بوده‌ایم و امید است با بهره گیری از این رهنمود حکیمانه بتوانیم مسیر خلاقیت و دانش بنیانی را طی کنیم در این رهنمود خلاصه توسعه یک ملت نهفته است
 
در این راستا:
 
در گذشته با توجه به وجود ذخایر پرعیار، ماده معدنی پس از استخراج مستقیما و یا با اندکی تغییر به عنوان ماده اولیه در صنایع دیگر به کاربرده می‌شد. در حال حاضر با توجه به رو به پایان بودن ذخایر پرعیار، ذخایر کم عیارتر مورد توجه قرار گرفته‌اند. مواد معدنی کم عیار برای ورود به بازار مصرف نیاز به عملیات تغلیظ و پرعیارسازی دارند. علم فرآوری مواد معدنی از آنجا دارای اهمیت است که بدون انجام فرآیند پرعیار سازی، مواد معدنی استخراج شده قابلیت کاربرد مستقیم در صنعت را نخواهند داشت و عملا فعالیت‌های معدنی که پایه اکثر فعالیت‌های اقتصادی هستند با چالش‌های جدی روبرو می‌شوند. انجام عملیات فرآوری، موجب افزایش ارزش افزوده ماده معدنی شده و در نتیجه فعالیت‌های معدنی از لحاظ اقتصادی توجیه‌پذیر می‌گردد.
 
امروزه در کشور ما نیز ذخایر پرعیار و ساده رو به اتمام بوده و ذخایر کم عیارتر و با کانی شناسی پیچیده جهت استفاده مطرح شده‌اند. وجود این ذخایر با پیچیدگی‌های کانی‌شناختی از سویی و نیاز به مواد معدنی جهت انجام برنامه‌های توسعه‌ای از دیگر سو، لزوم توجه دست اندرکاران کشور به صنعت فرآوری و بهبود وضعیت فعلی تکنولوژی فرآوری مواد معدنی را آشکارتر می‌سازد.
 
زمینه‌های توسعه صنعت فرآوری عبارتند از:
 
وجود پتانسیل‌های معدنی متعدد، دسترسی به انرژی و نیروی کار ارزان، ارتباط با آب‌های آزاد، مجاورت با کشور‌های نیازمند محصولات معدنی، نزدیکی به بازار‌های عمده جهانی (شرق آسیا، کشور‌های حوزه خلیج فارس و شمال آفریقا و اروپا) و وجود کارخانه‌های متعدد فرآوری، زمینه و فرهنگ لازم را برای توسعه بخش فرآوری کشور فراهم می‌نماید. آنچه که مسلم است تا کنون به این مقوله بصورت علمی و به صورت جدی پرداخته نشده است. به طوری که هم اکنون بخش مهمی از مواد معدنی، بدون فرآوری و ایجاد ارزش افزوده و یا ارزش افزوده پایین استخراج و صادر می‌گردد.
 
این موضوع در ارتباط با کانی‌های غیرفلزی مشهودتر است. به طوری که هم اکنون تقریبا کارخانه مناسبی برای فرآوری بنتونیت، کائولن، فلدسپات و ... وجود ندارد. از آنجا که صنعت فرآوری نقش بسیار مهمی در افزایش ارزش افزوده مواد معدنی دارد لذا یکی از مزیت‌های نسبی فرآوری ایجاد ارزش افزوده است. به همین جهت با توجه بیشتر به این صنعت و همچنین ایجاد صنایع پایین دستی می‌توان علاوه بر حفظ منابع معدنی و ایجاد اشتغال، به میزان قابل توجهی از خروج مواد معدنی خام جلوگیری کرد و در حقیقت ثروت بیشتری در کشور تولید نمود.
 
بر این اساس توجه به موارد زیر می‌تواند شرایط مستعد کشور در این خصوص را بهبود بخشد
 
* بهبود در شیوه‌های خصوصی سازی با هدف افزایش تولید و صادرات
* ارتقای سطح مهارت شاغالان در بخش صنعت و معدن.
* تشویق و حمایت تولیدکنندگان و صادر کنندگان منابع معدنی اصلاح فرایند‌های تولید با هدف افزایش بهره‌وری
* به کارگیری روش‌های کاهش هزینه‌های زاید تولید.
* نوسازی تکنولوژیکی و رعایت استاندارد‌های مصرف انرژی در مورد ماشین آلات، تجهیزات و لوازم برقی تولیدشده در بخش صنعت و معدن.
* به روز رسانی ماشین‌آلات فرسوده و استفاده از دانش روز دنیا در این زمینه
معادن کشور برای تحقق شعار سال و فرموده‌ی رهبر معظم انقلاب چه مسیری را باید طی کنند؟
 
در حوزه معادن و صنایع معدنی ابتدا باید تولید داخل را توسعه داد و جهت افزایش تولید باید اکتشافات را تسریع کرد و توسعه داد در دنیا میانگین عمق اکتشاف ۷۰ تا ۱۰۰ متر است، ولی در ایران حدود ۱۰ متر است که نشان از عقب بودن اکتشاف معادن نسبت به میانگین جهان است.
 
در بخش دانش بنیان بودن تولید باید سراغ صنایع معدنی رفت و با ابتکار و خلاقیت در بستر تحقیق و توسعه صنایع شروع به درک روابط و فرایند‌های صنایع نمود و راه حل‌های جدید و نواورانه را کشف کرد و جهت ارتقای بهره‌وری به کار گرفت.
 
در بخش اشتغال آفرینی باید سراغ معادن کوچک برویم که بیش از ۸۰ درصد از جامعه ۶۰۰ هزارنفری شاغل در بخش معادن در این گروه جای دارد و با فعال نمودن و تعیین تکالیف ۱۳۰ هزار محدوده معدنی که فقط ۳۰ هزارتای آن در مسیر کاری قرار دارد ظرفیت فوق العاده تولید و متعاقب آن اشتغال را متحول کرد
 
در این میان توجه به موارد زیر می‌تواند مسیر آینده را نشان دهد:
 
* به روز رسانی دانش مدیران شرکت‌های معدنی و صنایع معدنی
* توجه کافی به مقیاس بهینه تولید در صدور مجوز‌های فعالیت‌های صنعتی و معدنی
* حمایت از فعالیت ایجاد خوشه‌های معدنی – صنعتی
* اصلاح سیاست مشوق‌های صادراتی با جهت گیری نوسازی تکنولوژیکی، ارتقای سرمایه انسانی و روش‌های نوین مدیریتی در  راستای افزایش توان رقابت در بخش معدن و صنایع معدنی
* استفاده بیشتر از ظرفیت‌های بیکار تولید با رویکرد صادرات بیشتر محصولات معدنی و فرآوری شده
* کاهش تدریجی و منطقی موانع تجارت به منظور ایجاد فضای رقابتی در زمینه تولید و صادرات
۹ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۳۳
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.